تهران پس از انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب سیاستهای دولت، از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فضای شهری تغییرات بسیاری کرد. مجموعهی این سیاستها، مبانی رشد و توسعهی
نویسنده: مصطفی مؤمنی
با پیروزی انقلاب اسلامی، تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب سیاستهای دولت، از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فضای شهری تغییرات بسیاری کرد. مجموعهی این سیاستها، مبانی رشد و توسعهی کالبدی تهران را تشکیل میدهد.
مسائلی که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای اولیهی انقلاب روی داد (از جمله مهاجرت بی رویه و ناگهانی مردم مناطق محروم کشور به تهران)، ابتدا گسترشهای بی قاعدهای را در تهران پدید آورد. در 1358 ش، قسمتی از محدودهی 25 ساله در مغرب تهران، از مرز محدودهی پنج ساله تا مسیل رودخانهی کن، به نام محدودهی آزاد اعلام گردید و ساختمانسازی در آن آزاد شد، اما حدود این اراضیِ آزاد شده، تا 1360 ش از مسیل رودخانهی کن نیز تجاوز کرد و تا اراضی لَتْ مالِ کن ادامه یافت و کل منطقهی شمال غربی تا نزدیک جنگلهای چیتگر را دربرگرفت. شهرداریها و سازمان زمین شهری، تفکیک و تعیین حدود این اراضی را برعهده داشتند. به دنبال شهرکسازی در محدودهی 25 ساله، سازمان مسکن ضمن صدور مجوز تأسیس شهرک، برای واگذاری اراضی به تعاونیهای مسکن نیز اقداماتی کرد و از طرف دیگر بعضی از روستاهای قدیم به مرور گسترش یافتند و اقامتگاهها و شهرکهای اطراف تهران را تشکیل دادند. (1)
از نخستین اقدامات مهم، فرمان 21 فروردین 1358 امام خمینی (رحمه الله) مبنی بر تشکیل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به منظور تأمین مسکن محرومان، به ویژه روستاییان، در چارچوب سیاستها و برنامههای دولت بود که داشتن مسکن را کمترین حقوق هر فرد دانسته است. (2)
اصول سوم، سی و یکم و چهل و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از مبانی قانونی اقدامات شهرسازی و تهیهی مسکن است که براساس آنها، طرح جامع شهری و قوانین تأمین مسکن تهیه گردید و تأثیرات مهمی در گسترش شهری تهران بزرگ گذاشت. شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در 12 اسفند 1371 (طی نامهی شمارهی 8/14401-1/9640)، تصویب طرح جامع تهران را به شهرداری تهران ابلاغ نمود. هدف اصلی این طرح مطالعهی امکانات فضای شهری تهران جهت کاربری دقیق آنها به صورت قابلیتهای ممکن فضایی و در عین حال حفظ امکانات فضایی یاد شده و ساماندهی بخشی از مشکلات شهری و هدایت آن به سوی تعادل کاربریهای خدماتی، تأسیساتی و شهری است. (3) در مدت اجرای طرح حفظ و ساماندهی، وزارت مسکن و شهرسازی مطالعات اساسی مسائل شهرنشینی و جهات توسعهی تهران و منطقهی آن را، در چارچوب طرح ملی، به انجام میرساند.
برخی از مواد متن مصوبهی طرح جدید (ش 8/14401-1/9640 در تاریخ 1371/12/12 ش)، بدین قرار است: مساحت محدودهی طرح توسعه 707/51 کیلومتر مربع و حد نهایی جمعیت در این محدوده 7650000 میلیون تن تعیین میگردد. شهر تهران به پنج حوزه و 22 منطقه و هر منطقه به چند ناحیه و هر ناحیه به چند محله تقسیم میشود. تأسیسات نظامی محدودهی شهر، به جز مراکز ستادی، به خارج از منطقهی تهران انتقال مییابند و محل آنها براساس طرح جامع به کاربریهای خدماتی اختصاص پیدا میکند. توسعهی صنایع موجود در داخل محدودهی شهر و افزایش سطح کاربری آنها در مقیاس شهر و فراتر از آن ممنوع میشود و لازمهی آن، استقرار آنها در شهرهای جدید اطراف تهران، طبق مجوزهای مصوبهی 942/ت 119 ه، مورخ 9 تیر 1369 هیئت وزیران، خواهد بود. کلیهی صنایع مزاحم باید به خارج از تهران منتقل شود. انبارهای شهر، که عملکرد شهری و فراشهری دارند، به پایانهی معینی منتقل میشوند و محل آنها براساس طرح جامع به کاربریهای خدماتی اختصاص مییابد. کاربری اراضی عباس آباد، طبق نظر مقام رهبری، فضای سبز و برحسب نیاز، کاربریهای فرهنگی در مقیاس ملی و منطقهای خواهد بود. (4)
از دههی 1360 ش تا 1380 ش، رشد و گسترش تهران در مناطق 22 گانهی شهرداری در امتداد خیابانها و بزرگراهها ادامه یافته و بافتها در مناطق زیادی متراکمتر شده و برجسازیهای فراوان، به ویژه در شمال شهر، پدید آمده و بزرگراههای رقی - غربی و شمالی - جنوبی ساخته شده است.
هرچند برجسازی در دورهی پهلوی دوم، به ویژه در دههی 1350 ش، در شمال و شمال غربی تهران رونق پیدا کرد، با شکلگیری انقلاب اسلامی، تقریباً بیش از ده سال متوقف شد. موج جدید برجسازی در سالهای پایانی دههی 1360 ش، در پی افزایش قیمت زمین در تهران و آغاز فروش تراکم از سوی شهرداری تهران، از بخشهای شمالی تهران آغاز شد و کلیهی مناطق این شهر را دربرگرفت. رونق برجسازی خصوصی، نهادهای دولتی را نیز تشویق به ساختن برجهای جدید یا افزودن بلوکهای جدید به مجموعههای مسکونی تحت پوشش خود کرده است، به طوری که در 1380 ش، در شهر تهران 1091 برج احداث شده یا در حال احداث بود. منطقهی یک با 188 برجِ مرتفعتر از ده طبقه دارای بیشترین تراکم در تعداد برجسازی در مناطق تهران بود. منطقهی پنج با 184 برج، منطقهی سه با 154 برج و منطقهی شش با 114 برج در ردیفهای بعدی قرار گرفتند. مهمترین دلیل برجسازی در این مناطق گرانی قیمت زمین و ارزش افزودهی آن میباشد. پایینترین رقم تعداد برج، از آنِ مناطق هجده و نوزده است. (5)
در ادامهی روند اشغال اراضی اطراف شهر تهران و روستاهای نزدیک و مزارع اطراف آنها یا در داخل محدودهی 25 ساله برحسب نوع شکلگیری، ساخت و بافت، موقعیت اجتماعی - اقتصادی و جمعیتپذیری، سه نوع شهرک قابل تشخیص است:
1) شهرکهایی که ریشهی روستایی ندارند و در اراضی بایر یا در داخل محدودهی 25 ساله احداث شدهاند. این شهرکها را یا سازمانهای دولتی یا تعاونیهای مسکن با رعایت ضوابط شهرداری احداث کردهاند یا دلالان و بورسبازان، زمین آنها را واگذار کردهاند یا کارخانههای اطراف تهران آنها را برای اسکان کارگران ساختهاند. تعداد این شهرکها تا 1365 ش، به چهل واحد میرسید که برخی از آنها در داخل منطقهی شهری یا خط سبز قرار دارند.
2) شهرکهایی که ریشهی روستایی دارند و هنوز هم تا حدی بافت و چهرهی روستایی خود را حفظ کردهاند ولی از جنبههای گوناگون شهری گسترش یافتهاند. تعداد این شهرکها تا 1365 ش به پانزده واحد میرسید.
3) مراکزی که ریشهی روستایی دارند ولی با دگرگونی و گسترش بافت قدیمشان چهرهی جدید شهری به خود گرفته و به شهرکی در اطراف تهران تبدیل شده اند. تعداد این شهرکها تا 1365 ش نُه واحد بود. (6)
گذشته از آبادیهایی که در محدودهی توسعهی 25 سالهی تهران (1345 ش - 1370 ش) به شهرک تبدیل شدند، تا 1365 ش نزدیک به 23 شهرک یا آبادی، به صورت شهرکهای اَقْماری، در محدودهی استحفاظی شهر تهران به وجود آمد که جمعیت همهی آنها جز چهار شهرک، بیش از پنج هزار تن است. (7) این روند همچنان ادامه دارد.
هم زمان با احداث بناهای مسکونی و مساجد و مرمت امامزادهها، بزرگراهها، پادگانها، دانشگاهها، بیمارستانها و مراکز دولتی و ملی و بازرگانی و صنعتی، فضاسازیهای دینی نیز در تهران بزرگ پدید آمد که از آن جمله است: مرقد مطهر امام خمینی به نام مجموعهی مذهبی - فرهنگی آفتاب، و ساختمان مصلای تهران در اراضی عباس آباد.
برمبنای تنوع و تراکم صنعتی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران را میتوان به این بخشهای صنعتی تقسیم نمود:
1) بخش غربی، این بخش که در امتداد محورهای غربی شکل گرفته، متراکمترین و متنوعترین بخش صنعتی تهران است. بخش غربی با تمرکز صنایع سنگین و سَبُک، تغییرات اساسی در بافت تهران به وجود آورده و از نظر ساخت شهری، تهران را به شهری خطی تبدیل کرده است. استقرار تأسیسات صنعتی در این بخش موجب افزایش جمعیت نقاط شهری آن شده است. از مهمترین صنایع این بخش است: صنایع ماشین آلات، تجهیزات خودرو، لباس و کفش، نساجی، غذایی، شیشه، فلزکاری و فلزسازی، شیمیایی و پتروشیمی و دارویی. در این بخش پانزده محدودهی صنعتی ثبت شده قرار دارد. محدودههای صنعتی 28% از منطقه را اشغال کردهاند. کارخانههای بزرگ و مهم در این بخش قرار دارند. (8)
2) بخش جنوب غربی. این بخش، در امتداد جادهی ساوه، بخش دوم صنعتی تهران محسوب میگردد. تمرکز صنایع در این بخش، بعد از انقلاب موجب دستاندازی به زمینهای کشاورزی و از بین رفتن مزارع آن شده است. احداث مجتمعهای جدید صنعتی - بازرگانی بر جاذبهی منطقه افزوده است. مجتمع صنف فروشندگان لوازم یدکی و مجتمع فروشندگان ماشین آلات سنگین، علاوه بر افزایش تمرکز منطقهای، تغییراتی در سکونتگاههای پیرامونی بخش به وجود آوردهاند. عوارض حاصل از فروش کالا در این مجتمعها، که شهرداری آن را دریافت میکند، موجب رشد منطقه شده است. در بخش جنوب غربی بیشتر صنایع از نوع نساجی، پوشاک، مصالح ساختمانی و ماشین آلات صنعتی است.
3) بخش جنوبی تهران، در مسیر جادهی قم. این بخش با استقرار واحدهای کوچک، از نظر تراکم صنعتی در ردیف سوم قرار میگیرد. احداث شهرکهای جدیدالتأسیس صنعتی در این محور بر جاذبهی بخش افزوده و موجب تغییر کارکرد نقاط روستایی به روستاهای خوابگاهی شده است. شهرهای این بخش ظاهری روستایی دارند که به علت مجاورت با بخش صنعتی، دگرگون و به شهر - روستا تبدیل شدهاند. در این محدوده، صنایع از نوع ماشین آلات، نساجی، پوشاک، الکتریکی، فلزکاری، سنگ و شیشه و چرم است.
4) بخش شرقی و جنوب شرقی، در امتداد جادهی ورامین، سمنان و دماوند. این بخش به لحاظ تراکم صنعتی از سه بخش قبل کوچکتر است. در بخش شرقی و جنوب شرقی، صنایع تولید مصالح ساختمانی، ماشین آلات و تجهیزات، الکترونیک، فلزکاری، تولید قطعات خودرو و صنایع نظامی استقرار یافته است. (9)
نوار حاشیهای تهران (شامل مناطق، 4، 15، 18، 19 و 21) که واحدهای صنعتی و تولیدی بیشتری را در مقایسه با سایر مناطق در خود جای داده، بیشترین درصد مهاجر را پذیرفته است. بنابراین، مهاجران در بخشهای حاشیهای مناطق 22 گانهی شهر تهران بیشترین سهم و در محدودهی مرکزی آن کمترین سهم را دارند.
آثار ناشی از تحولات جمعیتی شهر تهران را میتوان چنین خلاصه نمود:
1) گسترش نواحی حاشیهای شهر به شکل پیوسته و ناپیوسته و شکل گیری نقاط جدید مسکونی؛
2) افزایش تراکم جمعیت در مناطق قدیمی؛
3) تغییر در ساختار اجتماعی - اقتصادی شهر، مانند رشد بخش جدید نیروی کار، رشد طبقهی متوسط، پیدایش مشاغل کاذب و واسطهای، و گسترش بخشهای خدماتی به ویژه در بخشهای اداری و دولتی. (10)
به طور کلی، تهران از نظر اقتصادی مرکزیت کشوری دارد و تقسیم کار در آن دارای تنوع فراوان است. بخش کشاورزی، به سبب گسترش شهر در مناطق روستایی پیرامون تهران و ساخت و سازهای شهریِ بی ضابطه در زمینهای کشاورزی، بسیار ناچیز است. 0/66% از شاغلان در بخش کشاورزی، 29/88% در بخش صنعت و66/51% در بخش در بخش خدمات شاغلاند و شغل %2/95 نامشخص است. (11)
تهران مرکز اصلی قوای سه گانه و کلیهی وزارتخانههای کشور، محل همهی ادارات کل استان و شهرستان تهران، محل تمرکز کارکردهای سیاسی، دفاعی، اقتصادی (بازار)، علمی، فرهنگی، بهداشتی، درمانی و دیگر کارکردهای و تأسیسات آنهاست.
طبق آمار 1375 ش، تهران با 6758845 تن جمعیت در 22 منطقهی شهری، دارای جمعیتی جوان است. بنابراین آمار، %30/74 کمتر از 15 سال، 64/18% بین 15 تا 64 سال، و %4/74 از 65 سال به بالا داشتهاند. 98/37% مردم مسلمان، و بقیه پیروان ادیان دیگرند. (12)
توزیع جمعیت از 28 تن در هکتار (منطقهی یک) با بیش از 400 تن در هکتار (منطقهی دَه) نوسان دارد. نقاط خوش آب و هوا و مرفه نشین کم تراکمترین مناطقاند و بخش مرکزی تهران متراکمترین منطقه است. بعد از 1355 ش، بر تراکم مناطق حاشیهای شهر، مانند منطقهی 18 و 19، به شدت افزوده شده و مناطق 12، 13، 14 و 15 جمعیت کمتری را جذب کرده است. (13) مناطق شمالی و مناطق پیرامون جنوب تهران گسترش بسیار دارند و پس از انقلاب به شدت بر جمعیت آنها افزوده شده است. (14) این افزایش جمعیت ناشی از افزایش طبیعی و افزایش مهاجرت به تهران است، به طوری که از 1365 تا 1375 ش، 567522 تن به شهر تهران مهاجرت کردهاند. 78/74% مهاجران از سایر استانها، 9/73% از شهرستانهای دیگر استان تهران و 3/83% از شهرستان محل سرشماری به تهران آمدهاند. (15)
پینوشتها:
1. نظریان، ص 115.
2. ایران. قوانین و احکام، ص 288؛ رضائی، ص 4-5.
3. ر.ک. چکیدهی طرح جامع تهران، ص 195-201.
4. همان، ص 196-197، 200.
5. صفوی، ص 18-19.
6. نظریان، ص 117-121.
7. همان، ص 123.
8. توکلی نیا، ص 259-260.
9. همان، ص 259-261.
10. همان، ص 272.
11. مرکز آمار ایران، 1378 ش، ص سی، نمودار 8.
12. مرکز آمار ایران، 1378 ش، ص چهارده - شانزده.
13. توکلی نیا، ص 268.
14. زنجانی، ص 301-302.
15. مرکز آمار ایران، 1378 ش، ص هفده.
استنفورد، مایکل، (1392)، درآمدی بر فلسفهی تاریخ، ترجمه: احمد گل محمدی، تهران: نشر نی، چاپ ششم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}